من و سیگار و ...

سکوت سرشار از کلام ناگفته است

از حرکات نا کرده

اعتراف به عشق های نهان

و شگفتی های بر زبان نیامده.

احمد شاملو

در میان ساحل دلشوره ها کلبه ای دارم ز جنس شیشه ای

در جهات مختلف دارد در های میله ای

ندارد پنجره دارد پردهای حیله ای

مهم تر از همه دارد ساختار پیله ای

کینه ای داده است به قلب صاحبش

دوست دارم این خانه و این ساحلش

تا زمانی که انتظاری هست در اینجا زنده ام

ترسم از آن روزی که نیاید صدای ساده اش

....................................................

برداشت:در قلب من دلشوره ای است برای معشوقم

((کلبه شیشه ای:قلب نازک/در های میله ای:ورود و خروج

به آن سخت است/بیت دوم مصرع اول:قلب من کور شده

چیزی که می بیند نمی پذیردو فقط خود را گول می زند/

ساختار پیله ای:این عشق تو قلبم پیله بسته و در حال

پروانه شدن است/مصرع آخر:می ترسم دیگر دلشوره ای

وجود نداشته باشد و من از او بریده باشم))

نسیم چه دید که طوفان شد؟؟!!!

صبح زود صبح بخیر به زور خمیازه/برگا ریختن و بریخت شدن تو فصلی تازه

موندیم من و تو یه بطری آب که خوردی آروم/چشا ریز پلکا خیس جلوم چه مردی آسون

میاد سفید بهت بردی بهشت/پریدیم سمت ماه با دست باز خوردیم بهش

((مــــــــهــــــــــراد هــــیــــ....))

...........................................................

اینجا باز دم صبحیم و سیگار....

من و سیگار و موسیقی های مورد علاقه ام چیز هایی هستند که ازم جدا نمی شوند

دروغ نگفته باشم گاهی منم را گم می کنم.

یادمان باشد در دنیای کوچک انسان ها به دنبال شادی بگردیم

غم ها تو را خودشان پیدا خواهند کرد

درد می دونی یعنی چی؟

یعنی آدم از اون همه آرزوی بچگی فقط بزرگ شه.

خیلی سخته عاشق کسی باشی

واسش همه چیزتو بدی ولی...

وقتی بهش میگی تا کی باهام می مونی

بگه "تا جایی که به زندگی هیچکدوممون آسیب نرسه"

این حرف میگه برا رابطمون نباید ناراحتی بکشیم و ضربه ای بخوریم

کلا یعنی واسم ارزشی نداری که سختی ای بکشم.